طلا ق تنها حلا ل شرعی است که خود خداوند هم چندان آن را دوست نمی دارد و یکی از حقوق شرعی و حلا ل زوجین محسوب می شود. این حق، موضوعی مهم است که با جاری ساختن آن _طبق روایات و احادیث_ عرش الهی به لرزه می افتد.
طلاق رجعی نقطه مقابل طلاق بائن است و تحت شرایطی مرد میتواند با رجوع بر طلاق، پیوند زناشویی را از سر بگیرد.
بنابراین طلاق رجعی، طلاقی است که شوهر در مدت عده میتواند به طلاق رجوع نماید و نکاح را به حالت اول برگرداند، به همین اعتبار به طلاق مزبور طلاق رجعی گفته میشود.
ماده 1148 ق.م در این خصوص بیان میدارد که :
در طلاق رجعی برای شوهر در مدت عده حق رجوع است.
رجوع از طلاق به وسیله ی مرد اتفاق می افتد و جزء اعمال حقوقی است که باید به وسیله ای اعلام شود.برای تحقق رجوع نیازی نیست که حتما این قصد به زن اعلان شود.بنابراین ، اگر مردی بدون اطلاع همسر سابق خود از طلاق رجوع کرده و این قصد را اعلام کند کافیست تا از همان زمان دوباره پیوند زناشویی آغاز شود .
با این وجود ، چون زن در اثررجوع مرد از طلاق دوباره تکالیفی در زندگی زناشویی خود پیدا می کند ، باید پذیرفت که زن تنها از تاریخ آگاه شدن از رجوع مرد مکلف به رعایت وظایف زناشویی در برابر مرد است.
مرد در زمان عدهٔ طلاق رِجعی، به دو روش می تواند رجوع کند: نخست اینکه سخنی بگوید که بیانگر این باشد که زوجه را دوباره همسر خود قرار داده است مانند گفتن دوستت دارم؛ دوم آنکه عملی انجام دهد که از آن، رجوع به همسرش فهمیده شود؛ مانند بوسیدن وآمیزش با زوجه .
طلاق رجعی در مورد زنی است که شرایط طلاق بائن از قبیل صغیره بودن، یائسه بودن و طلاق قبل از نزدیکی و سه طلاق و نه طلاقه بودن را نداشته باشد و همینطور طلاق از نوع طلاق خلع و مبارات نباشد.
برای اینکه طلاقی رجعی باشد باید این دو وصف را دارا باشد:
پس اگر طلاق نیاز به عده داشته باشد ولی به دلیل طبیعت ویژه آن رجوع ممکن نباشد مانند طلاق سوم و خلع، طلاق را نباید رجعی شمرد مدت عده طلاق ،سه طهر و یا سه ماه میباشد و در صورت حامله بودن زن تا وضع حمل است در هر یک از سه مورد، شوهر میتواند در عده رجوع نماید و نکاح را به حالت اول عودت دهد.
یکی از دعاوی که امروزه در محاکم کشور ما، بسیار رایج شده، دعاوی مربوط به استرداد جهیزیه است.جهیزیه عبارت است مالی که زن بر اساس عرف و عادت جامعه و خانواده خود در زمان ازدواج به خانه شوهر میبرد تا در زندگی مشترک از آن استفاده کنند، چون جهیزیه ، تهیه وسایل زندگی زوجین است، تهیه آن بر عهده سرپرست خانواده است و هیچ ارتباطی به عروس و خانواده او ندارد و اینکه در کشور ما،خانواده عروس جهیزیه را تهیه میکند، فقط بر اساس اجرای این رسم طبق عرف و عادت است و طبق قوانین ما، تهیه این وسایل بر عهده سرپرست خانواده است، اما عرف و عادت ایجاب میکند که خانواده خانم، یک سری وسیله تحت عنوان جهیزیه برای ابتدای زندگی آنها، تهیه کند.بهتر است دو نفر شاهد که از خانواده زن و مرد هستند، زیر فهرست را امضا کنند.در چنین شرایطی فهرست حکم سند عادی را پیدا میکند که در محاکم قابلیت استناد به عنوان یک مدرک تامه را خواهد داشت. اگر فهرست در دو نسخه تهیه شود، در محاکم برای مرد هم قابل استناد است و فقط دلیلی بر ادعای خانم نمیشود. چرا که دیده شده که گاهی خانم ادعایی بیش از فهرست واقعی جهیزیه داشته، که در چنین شرایطی با توجه به نسخه دوم که نزد مرد است، کذب بودن ادعای زن را اثبات میکند.در دعاوی مربوط به ازدواج و طلاق، خواهان باید در دادگاه محل اقامت خوانده یا در دادگاه محل وقوع عقد نکاه، دعوا را مطرح کند. بعد از تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ آن به طرفین، دادگاه موظف به رسیدگی است ، دعوای پس گرفتن (استرداد) جهیزیه هم از این امر مستثنا نیست.
به منظور پس گرفتن (استرداد) جهیزیه باید تقاضای خود را در قالب دادخواست به محضر قاضی تقدیم کنید. طبق بند 5 ماده 4 قانون حمایت از خانواده، مصوب سال 1391 ، رسیدگی به دعاوی جهیزیه در صلاحیت دادگاه خانواده است. اگرچه زوجه میتواند با مراجعه به شورای حل اختلاف محل و یا در دفاتر الکترونیک قضایی نسبت به طرح ، ثبت و تعقیب دادخواست پس گرفتن (استرداد) جهیزیه به طرفیت همسر خود، اقدام کند. اما با توجه به سقف رسیدگی در شوراهای حل اختلاف که 20 میلیون تومان است ، باید دادخواست مطرح شود، یعنی اگر مبلغی بیش از 20 میلیون تومان را مطالبه کند، دادخواست در شورای حل اختلاف رد خواهد شد.
بعد از طرح تقاضای پس گرفتن (استرداد) جهیزیه توسط زوجه، احتمال از بین رفتن جهیزیه به واسطه شوهر وجود دارد، به همین خاطر زوجه میتواند قبل از تقدیم دادخواست اصلی، که در جهت بازپس گیری جهیزیه است، به موجب بند ب ماده 108 قانون آیین دادرسی مدنی، تقاضای صدور قرار تامین خواسته را بدهد که در این ماده بیان شده : خواهان میتواند قبل از تقدیم دادخواست ، یا ضمن آن، تا وقتی حکم قطعی در مورد اصل دعوا صادر نشده، در موردی که خواسته در معرض تعیین، تضییع و یا تفریط باشد، از دادخواست تقاضای صدور قرار تامین کند.
در دعاوی مربوط به ازدواج و طلاق، خواهان باید در دادگاه محل اقامت خوانده یا در دادگاه محل وقوع عقد نکاه، دعوا را مطرح کند. بعد از تعیین وقت رسیدگی و ابلاغ آن به طرفین، دادگاه موظف به رسیدگی است ، دعوای پس گرفتن (استرداد) جهیزیه هم از این امر مستثنا نیست. در صورت حاضر نشدن شوهر، رای صادره به صورت غیابی خواهد بود که تا 20 روز از تاریخ ابلاغ قابل واخواهی توسط شوهر را دارد و بعد از 20 روز در صورت اقدان نکردن شوهر به واخواهی، مدت 20 روز بعدی برای طرفین در نظر گرفته میشود که نسبت به حکم درخواست تجدید نظر خواهی ارائه دهند. این تجدید نظر باید در دادگاه تجدید نظر استان انجام بگیرد. در صورت عدم تجدید نظرخواهی یا قطعیت حکم، طبق ماده 1 قانون اجرای احکام مدنی، زوجه میتواند اقدام به تقاضای صدور اجراییه و ابلاغ آن به شوهر کند. تا زمانی که زوجه درخواست صدور اجراییه نکند، هیچ اقدام قانونی نسبت به صدور اجراییه انجام نمیگیرد.
یکی از امور راجع به ترکه مطابق ماده 162 قانون امور حسبی ،تحریر ترکه است.ماده 206 قانون امور حسبی بیان میدارد که : مقصود از تحریر ترکه تعیین مقدار ترکه و دیون متوفی است
تحریر ترکه (لیست کردن اموال متوفی) به چه ترتیبی است؟
وراث و نمایندگان قانونی آنان و وصی می توانند برای تعیین میزان و مقدار ترکه، از مقام قضایی تحریر ترکه را درخواست کند.
ماده 210 قانون امور حسبی بیان داشته که: دادگاه بخش برای تحریر ترکه وقتی را که کمتر از یک ماه و بیش از سه ماه از تاریخ نشر آگهی نباشد معین کرده و در یکی از روزنامه های کثیر الانتشار آگهی می دهد که ورثه یا نماینده قانونی آن ها، بستانکاران و مدیونین به متوفی و کسان دیگری که حقی بر ترکه متوفی دارند در ساعت و روز معین در دادگاه برای تحریر ترکه حاضر شوند. علاوه بر آگهی فوق برای هر یک از ورثه یا نماینده قانونی آن ها و وصی و موصی له اگر معین و در حوزه دادگاه مقیم باشند برای حضور در وقت مقرر احضاریه فرستاده می شود.
ماده 212 قانون امور حسبی بیان داشته است که :غیبت اشخاصی که برای تحریر ترکه یا مهروموم ترکه احضار شده اند مانع از تحریر ترکه نیست. هرگاه ترکه متعلق حقوق عمومی قرار بگیرد یا غایب یا محجوری در بین وراث باشد یا وارث متوفی معلوم نباشد، امین یا قیم ملزم است.
ماده 208 دراین خصوص میگوید: امین غائب و قیم محجور باید در ظرف ده روز از تاریخ تعیین و ابلاغ سمت نامبرده به آن ها در صورتی که ترکه تحریر نشده باشد درخواست تحریر ترکه نمایند
ماده209 قانون امور حسبی: در صورتی که سهم محجور از ترکه متوفائی قبل از تعیین قیم معین نشده باشد قیم باید به محض انتصاب خود درخواست تحریر ترکه نماید و همچنین است در صورتی که پس از تعیین قیم سهمی از ترکه متوفائی به محجور برسد درخواست تحریر ترکه را از مرجع ذی صلاح کند.
درخواست تحریر ترکه اقدامی تامینی و تابع قانون امور حسبی است و دارای ویژگی دعاوی ترافعی نیست.
بنابراین درخواست تحریر ترکه ،از جانب طلبکاران، موصی له و سایر اشخاص پذیرفته نمی شود و این اشخاص صرفا می توانند برای حفظ حقوق خود، از مقام قضایی درخواست مهر و موم ترکه کنند اما درخواست تحریر ترکه از آنان پذیرفته نمی شود، چراکه در مهروموم ترکه از ترکه نیز صورت برداری می شود؛ لذا تحریر ترکه بعد از مهروموم آن بیهوده است.
مطابق ماده 218 قانون امور حسبی در مدت تحریر ترکه، هرگونه تصرف در ماترک ممنوع است، مگر تصرفاتی که برای اداره و حفاظت ترکه لازم است و همچنین مطابق مواد 219 و 220 قانون امور حسبیسبی ،عملیات اجرایی راجع به بدهی متوفی، دعاوی راجع به ترکه یا بدهی متوفی در مدت تحریر ترکه معلق می شود و مرور زمان نسبت به مطالبات متوفی در مدت تحریر ترکه توقیف می شود.
ماده 221 قانون امور حسبی بیان داشته است که : دعاوی راجعه به ترکه یا بدهی متوفی در مدت تحریر ترکه توقیف می شود، ولی به درخواست مدعی ممکن است خواسته تامین شود.
ماده 207 قانون امور حسبی: به بیان افرادی که میتوانند تقاضای تحریر ترکه را بنمایند سخن به عمل آورده است به اینصورت که : درخواست تحریر ترکه از ورثه یا نماینده قانونی آن ها و وصی برای اداره اموال پذیرفته می شود
امروزه یکی از دعاوی مطرح و شایع در دادگستری ،روابط ما بین موجر و مستاجر است.
از مهم ترین این دعاوی ،دعاوی مطالبه اجاره بها و اجرت المثل استفاد ه از مورد اجاره یا عین مستاجره است.
ابتدا لازم است به بیان تعریفی از عقد اجاره بپردازیم.
ماده 466 قانون مدنی به بیان این عقد به صورت زیر پرداخته است :
اجاره عقدی است که به موجب آن، مستأجر، مالک منافع عین مستأجره می شود، اجاره دهنده را موجر و اجاره کننده را مستأجر و مورد اجاره را عین مستأجره گویند .
در قرارداد اجاره یا همان اجاره نامه همیشه مبلغی به عنوان اجاره بهاء تعیین می شود که از قرار روزانه یا ماهیانه تعیین می شود. در ادبیات حقوقی به این مبلغ اجرت المسمی یعنی اجاره بهایی که در اجاره نامه از آن اسم برده شده گفته می شود.
درواقع اجرت المسمی به مبلغی گفته می شود که طرفین عقد اجاره معمولا د ر اجاره نامه بر آن توافق می کنند . موجر و مستاجر اماکن اجاره ای طبق اصل آزادی قراردادها در تعیین میزان اجاره آزاد هستند.
یعنی آنها می توانند هر میزان رقمی را به عنوان اجاره بها تعیین کنند و کسی حق جلوگیری از تصمیم آن ها را ندارد و به همین جهت اجاره ای که به این شکل مورد توافق مستاجر و موجر قرار می گیرد، در زبان حقوقی اجرت المسمی یا اجاره بها نامیده میشود.
یکی دیگر از اصطلاحات رایج در متن اجاره نامه اماکن استیجاری ،اصطلاحی است تحت عنوان اجرت المثل که مفهوم آن عبارتست ازبدل مال تلف شده که توسط یک طرف به طرف دیگر پرداخت می شود.
مثلا در عقد اجاره اگر مدت اجاره نامه تمام بشود ولی مستاجر نخواهد ملک را تخلیه کند در این حالت موجر می تواند از طریق دادگاه و یا شورای حل اختلاف تقاضای صدور حکم به محکومیت مستاجر به پرداخت اجرت المثل نماید.
به عبارت دیگر اجرت المثل مبلغی است که د اد گاه بر اساس نظریه کارشناس رسمی د اد گستری برای مد تی که بین طرفین، قرارد اد ی نبود ه است، تعیین میکند.
اجرت المثل جایگزین اجاره بها یا اجرت المسمی مندرج در قرارداد اجاره است و مستاجر مکلف است بدل منافعی را که استیفا کرده است به موجر بپردازد.
اجرت المسمی دارای مبنای قرارد اد ی و توافقی است.
درواقع اجرت المسمی مبنای قرارد اد ی و توافقی د ارد اما اجرت المثل زمانی تعیین می شود که بین طرفین د عوی، قرارد اد ی نبود ه است یا اینکه مد ت قرارد اد منقضی شد ه باشد.
ممکن است در قرارداد اجاره در قسمت شروط قرارداد یک بند تحت عنوان خسارت روزانه یا وجه التزام برای تاخیر در تخلیه ملک پس از پایان مدت اجاره تعیین شود.
به موجب این شرط اگر مستاجر از تخلیه ملک خودداری کند با طرح دعوا از طرف موجر دادگاه همان مبلغ توافق شده در قرارداد را به عنوان اجرا المثل یا وجه التزام ایام تصرف پس از پایان مدت اجاره تعیین می کند و دیگر موضوع را به کارشناس رسمی دادگستری ارجاع نمی دهد چون موجر و مستاجر هنگام تنظیم و امضای اجاره نامه این موضوع را از قبل پیش بینی کرده و برای آن مبلغ تعیین کرده اند.
بنابراین ،تفاوت اجرت المثل با خسارت روزانه در قرارداد اجاره این است که، اجرت المثل با دستور دادگاه و ارجاع به کارشناسی تعیین می شود اما وجه التزام مبلغی است که دو طرف قرارداد اجاره در متن اجاره نامه پیش بینی و تعیین کرده اند دادگاه همان را ملاک صدور حکم خود قرار خواهد داد.
د ر صورتی که مستاجر مبلغ اجرت المسمی را نپرد ازد ، موجر می تواند این مبلغ را مطالبه کند و د اد گاه از تاریخ مطالبه که معمولا به وسیله اظهارنامه مشخص می شود ، علاوه بر اجرت المسمی، خسارت تاخیر تاد یه آن را نیز د ر صورت مطالبه موجر، محاسبه و مورد حکم قرار می د هد.
بر اساس ماد ه 522 قانون آیین د اد رسی مد نی، د ر صورتی که د ین، وجه رایج باشد ، باید مورد مطالبه داین (طلبکار) قرار گیرد تا خسارت تاخیر تاد یه به او تعلق گیرد .این ماده بیان میدارد که :
در دعاویی که موضوع آن دین و از نوع وجه رایج بوده و با مطالبه داین وتمکن مدیون ، مدیون امتناع از پرداخت نموده ، در صورت تغییر فاحش شاخص قیمت سالانه اززمان سررسید تا هنگام پرداخت و پس از مطالبه طلبکار ، دادگاه با رعایت تناسب تغییر شاخص سالانه که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین می گردد محاسبه و مورد حکم قرار خواهد داد مگر اینکه طرفین به نحو دیگری مصالحه نمایند.
از آنجایی که اجرت المسمی نیز وجه نقد است، مشمول این ماد ه می شود . اما د ر خصوص اجرت المثل بحث متفاوت است.
یکی از قراردادهایی که اشخاص در جامعه تنظیم می کنند قرارداد اجاره است که افرا د بنا به شرایط خود از جمله نداشتن منزل یا برای کار و فعالیتی خاص یا عوامل دیگر اقدام به بستن قرارداد اجاره با مالک منزل یا مکانی خاص مینمایند
که قوانین مربوط به بستن این قرارداد هر از گاهی دچار تغییر و تحولات اساسی شده است که در این مختصر به بیان مقررات مربوطه و نحوه تنظیم قرارداد اجاره مطابق با آن و راه های پیشگیری از بروز اختلاف و در صورت وقوع اختلاف نحوه مراجعه به دستگاه قضایی می پردازیم.
روابط میان موجر(مالک) و مستاجر از جمله روابطی است که دارای شرایط و قواعد و استاندارد های خاص خود میباشد.
اگر هر یک از طرفین نسبت به استانداردهای آن، آگاهی نداشته باشد، ممکن است خسارت های جبران ناپذیری به او وارد شود که در این میان گاها این عدم اگاهی موجب خسارت دیدن موجر و گاها موجب خسارت دیدن مستاجر میگردد البته در این میان، مستاجر بیشتر از موجر یا همان مالک آسیب می بیند.
قرارداد یعنی پیش بینی آینده و قرارداد خوب آن است که طرفین تمامی زوایای رابطه ای را که می خواهند ایجاد کنند یا به آن خاتمه بدهند، پیشاپیش مشخص کرده باشند.
مهم ترین عمل در اجاره کردن مکان و فضایی، بستن قرارداد اجاره بین طرفین عقد اجاره است. این قرارداد باید به صورت قانونی بین طرفین بسته شود. متأسفانه بسیاری از افراد این عمل را بی اهمیت فرض می کنند و به فرد مقابل خود به صورت کامل اعتماد می کنند و همین اعتماد در آینده موجب بروز مشکلاتی خواهد شد. در نتیجه، حتی اگر اجاره نامه ای را با افراد نزدیک و آشنای خود می بندید، آن را به صورت قانونی پیگیری کنید و در دفاتر اسناد رسمی به ثبت برسانید تا در آینده بوجود امدن مشکل ،موجب دل چرکین شدن طرفین از یکدیگر نشود.
قرارداد اجاره را اجاره نامه می نامند. این قرارداد بین صاحب ملک و اجاره کننده بسته می شود و رابطه موجر و مستأجر را به صورت قانونی مشخص می کند.
اجاره نامه در واقع تعهدی است که طرفین به یکدیگر می دهند تا در صورت بروز اختلافات به آن مراجعه کنند.
اجاره عقد لازم است یعنی هیچ کدام از طرفین نمی توانند یک جانبه آن را بر هم بزنند بدون آنکه طرف مقابل با برهم زدن عقد اجاره موافق باشد. اما عملاً در زندگی اجتماعی نمی توان مستاجر را وادار کرد تا پایان مدت عقد در ملک مورد اجاره باقی بماند. افزون بر این در اکثر قراردادها مستاجر از واگذاری مورد اجاره به غیر منع شده است.
مستاجر ممکن است به علل گوناگون مجبور شود از محل سکونت فعلی خودش نقل مکان کند و برود یا ممکن است که موجر به دلایلی ملک خود را لازم داشته باشد که با توجه به بندهای موجود در اجاره نامه با پرداخت خسارت به مستاجر خود میتواند او را زودتر از موعد قرارداد مجبور به تخلیه ی ملک خود نماید .
در قرارداد اجاره مشخصات موجر و مستأجر، میزان اجاره بها، مدت اجاره، چیزی که اجاره می شود و شرایط موجر و مستأجر درج می شود.
ماده ۸۲۶
وصیت تملیکی عبارت است از این که کسی عین یا منفعتی را از مال خود برای زمان بعد از فوتش به دیگری مجاناً تملیک کند. وصیت عهدی عبارت است از این که شخصی یک یا چند نفر را برای انجام امر یا اموری یا تصرفات دیگری مأمور می نماید. وصیت کننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده است موصی له، مورد وصیت موصی به، کسی که به موجب وصیت عهدی، ولی بر مورد ثلث یا بر صغیر قرار داده می شود وصی نامیده می شود.
ماده ۸۲۷
تملیک به موجب وصیت محقق نمی شود مگر با قبول موصی له پس از فوت موصی.
ماده ۸۲۸
هر گاه موصی له غیر محصور باشد مثل این که وصیت برای فقرا یا امور عام المنفعه شود قبول شرط نیست.
ماده ۸۲۹
قبول موصی له قبل از فوت موصی مؤثر نیست و موصی می تواند از وصیت خود رجوع کند حتی در صورتی که موصی له موصی به را قبض کرده باشد.
این جمله که از ارث محرومت می کنم برای بسیاری از افراد آشناست و ممکن است بارها و بارها آن را شنیده باشند. در بیشتر مواقع، این عبارت توسط پدرانی به کار می رود که با برخی رفتارهای فرزندان خود مخالف اند و می خواهند با این حربه آنها را به انجام رفتارهایی مطابق میل خود مجبور کنند.
شنیدن این جمله ممکن است موجب نگرانی برخی فرزندان شده و حتی در مواردی همین افراد، با این جمله از قصد و نیت اصلی خود منصرف شوند.
اما در این میان، هستند افرادی که به دلیل داشتن دانش حقوقی، به این عبارت وقعی نگذاشته و به آن اعتنا نمی کنند، چون می دانند این موضوع پایه حقوقی و قانونی ندارد و هیچ کس نمی تواند دیگری را از چنین حقی محروم کند.
فرد تا زمانی که زنده است می تواند همه گونه دخل و تصرفی در اموال خودش داشته باشد. برای مثال فردی که خانه های متعدد و اموال زیادی دارد، تا در قید حیات است، می تواند به موجب سند رسمی یا هرگونه انتقال قطعی، اموالش را به نام دیگران انتقال دهد؛ هیچ کس هم نمی تواند به او اعتراضی داشته باشد. زیرا مال خودش بوده و اختیارش را داشته است. البته باید توجه داشت که عمر دست خداست و کسی نمی تواند پیش بینی کند چه زمانی مسافر آخرت است تا بر اساس آن تصمیم گرفته و اموالش را تقسیم کند؛ اما به هرحال منعی برای این تقسیم وجود ندارد.
براساس شرع ممکن است شرایطی مانع از تحقق ارث گردد؛ مانند کسی که به عمد، شخصی را که از او ارث می برد، بکشد اما این با باور عمومی که درباره محرومیت از ارث وجود دارد متفاوت است. درواقع در نظام حقوقی ایران، محرومیت از ارث فاقد اعتبار قانونی است و شخص به وسیله وصیت نمی تواند ورثه خود را از ارث محروم کند و همچنین قانون به متوفی فقط امکان وصیت در مورد یک سوم از مال اش را داده است.
به محض فوت نمودن متوفی دیگر امکان انجام هیچ گونه اقدام حقوقی را ندارد و تشخیص وارث بودن یا نبودن افراد به عهده قانون است. قوانین ارث از جمله قواعد آمره میباشند و اراده شخص تاثیری در تحقق سهم الارث وراث ندارد.
قانونگذار در ماده 837 قانون مدنی صراحتاً بیان داشته است که اگر کسی به موجب وصیت، یک یا چند نفر از ورثه خود را از ارث محروم کند، وصیت مزبور نافذ نیست.
در ارتباط با عبارت وصیت مزبور نافذ نیست در ماده 837 قانون مدنی از ظاهر جمله یکی از حقوقدانان معتقد است که ، هر گاه وارث محروم، به اراده موصی تسلیم شود و محرومیت را بپذیرد، وصیت نافذ میشود. لازمه پذیرش این نظر نفوذ وصیت تا حد ثلث است که بدون نیاز به اجازه نیز اثر دارد، ولی در استفاده از این ظاهر باید احتیاط کرد، زیرا قوانین ارث و قواعد مربوط به تملک قهری ورثه برای حفظ مصالح خانواده وضع شده است و با نظم عمومی جامعه ارتباط نزدیک و مستقیم دارد.
یکی از مهمترین اصول قوانین کیفری مدرن، اصل قانونی بودن جرم و مجازات است. این اصل دلالت بر آن دارد که هیچ عملی مجازات نمی شود مگر آن که در قانون واضحاً بعنوان عمل مجرمانه تصریح و مجازات آن مشخص شده باشد .
درقوانین ما تعریف مشخصی از مجازات نیامده است فلذا در اینجا الزم است به تعریفی درباره مجازات بپردازیم. مجازات یا کیفر به معنای اینست که اگر کسی عمل خلاف اخلاق عمومی یا عرف و عادت آن جامعه یا خلاف قانون انجام دهد چون آن عمل بد است پس باید عقوبت و پاداش آن عمل را ببیند یعنی تنبیه شود و یا مجازات شود تا هم خود وهم دیگران متنبه شوند و دیگر آن عمل را انجام ندهند یعنی باید مشقت آن عمل را بچشد و متوجه شود نتیجه آن عمل بد یا اشتباه چیست و درس عبرتی برای وی و سایرین گردد. حال در قانون به ازای هر عمل بد و خلاف که قانونگذار بیان کرده چه امری بد و خلاف است تنبیهی هم برای آن بیان کرده است. هدف از تعیین مجازات هم همین است که افراد جامعه بدانند که اگر اعمال آنها جان و مال دیگران را به مخاطره بیاندازد ، اقدامات آنها بی جواب نخواهند ماند.
جرم درماده 2 قانون مجازات اسلامی به این صورت تعریف شده است که : هررفتاری اعم از فعل یا ترک فعل که در قانون برای آن مجازات تعیین شده است جرم محسوب میشود..جرایم انواع گوناگونی دارند.
1.مجازات اصلی 2.مجازات تبعی 3.مجازات تکمیلی
مجازاتی است که به طور خاص و مشخص در قانون برای هر جرم مشخص شده است . در قانون ،مجازات اصلی وفق ماده 14 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392خود به چهار دسته تقسیم می شوند : 1.حد 2.قصاص 3 .دیه 4.تعزیر حال در این پست به بررسی اولین دسته از این جرایم یعنی جرم حدی میپردازیم. حدود و مجازاتهای حدی بعنوان یکی از مهمترین مباحث در فقه و حقوق کیفری ایران است زیرا حد به عنوان یک مجازات کیفری که در قانون مجازات اسالمی از آن یاد شده است و برگرفته از فقه اسلامی ، آیات قران ، روایات و سیره پیامبران و ائمه است . بنابراین با سایر مجازاتها که قانونگذار خودش با توجه به جرم ، شرایط آن و عرف جامعه به تبیین آنها می پردازد متفاوت است. قوانین و مقررات جمهوری اسلامی ایران بر اساس مبانی دین مبین اسلام پایه ریزی شده است. موضوع حد نیز برگرفته از دستورات دین اسلام و مذهب شیعه میباشد که .دارای ابعاد فقهی و تفسیری بسیار زیادی است.
حدود در مقایسه با دیگر مجازات های شرعی مانند قصاص و... دارای ویژگی هایی است از جمله:
1- قابل مصالحه و عوض گرفتن نیست . 2- قابلیت عفو، ندارد . 3- شفاعت در آن نیست (به جز قذف ) 4- اجزای آن به امام معصوم یا جانشین وی اختصاص دارد . 5- به جز سزقت و قذف، اجزای حدود متوقف بر تنظیم شکوائیه و اقامه دعوا نیست . 6- حدود مربوط به حق الله هستد به جز قذف و سرقت. 7- نوع، مقدار و کیفیت اجرای حدود در شرع مشخص شده است.
میزان و نوع مجازات حدی با توجه به نوع جرم ، متفاوت است.جرایم حدی که در قانون از آنها نام برده شده است شامل موارد زیر است که به بررسی هر یک از آنها میپردازیم. مواد 217 تا 288 قانون مجازات اسلامی به بررسی مبحث حدود پرداخته است .حدود شامل موارد زیر میباشند:
1.مجازات زنا
مطابق با ماده 221 قانون مجازات اسلامی مجازات زنا به صورت زیر تعریف میشود : زنا عبارت است از جماع مرد و زنی که علقه زوجیت بین آنها نبوده و از موارد وطی به شبهه نیز نباشد. مقصود از علقه ی زوجیت ،پیوند برآمده از عقد نکاح که بین زن و شوهر ایجاد میشود،میباشد. وطی به شبهه عبارتست از حالتی که کسی نزدیکی کند با زنی به اعتقاد آنکه زن خودش هست و زن او نباشد یا عقد کند زنی را به اعتقاد آنکه عقد او صحیح است و نزدیکی کند، بعد معلوم شود عقد او صحیح نبوده.
چگونگی ارتکاب این جرم در تبصره ی 1 ماده 221 قانون مجازات اسلامی بیان شده است به اینصورت که: جماع با دخول اندام تناسلی مرد به اندازه ختنه گاه در قُبُل یا دُبُر زن محقق میشود . یعنی مرد و زن نامحرمی بی آنکه عقد دائم یا موقت بخوانند با هم از راه جلو یا پشت نزدیکی نمایند و دخول صورت بگیرد. یعنی آلت مرد در آلت زن یا مقعد داخل گردد و دخول هم به مقدار ختنه گاه صورت بگیرد. اگر نزدیکی و دخول صورت نگیرد، به آن زنا نمی گویند. بنابراین هر چند لمس و یا دیدن بدن دختر نامحرم، حرام است اما حکم زنا را ندارد و حد زنا جاری نمی شود. این جرم زمانی توسط مرد و زن ارتکاب می یابد که بالػ و عاقل و مختار باشند و نسبت به حکم و موضوع آن نیز آگاه باشند بنابراین چنانچه یک طرف از زن و مرد از تحقق آن آگاهی نداشته باشد و یا علم به حرمت مباشرت جنسی حرام نداشته باشد، محکوم به مجازات حد نمی شود و تنها طرفی که از حکم و موضوع آگاه باشد،محکوم به مجازات حد است و مطابق با تبصره 2 ماده 221 قانون مجازات اسلامی که درآن بیان داشته است که هرگاه طرفین یا یکی از آنها نابالغ باشد، زنا محقق است لکن نابالغ مجازات نمیشود و حسب مورد به اقدامات تامینی و تربیتی مقرر در کتاب اول این قانون محکوم میگردد.
بنابر این در صورت نابالغ بودن احد طرفین یا هردوی آنها فرد نابالغ مجازات نمیشود و محکوم به اقدامات تامینی و تربیتی مقرر در کتاب اول قانون مجازات اسلامی می شود.
مردی که مرتکب زنا شده را زانیه و زن زناکار را زانی می خوانند.
بر حسب اینکه شرایط زانی و زانیه چگونه باشد، چهار نوع زنا در فقه و حقوق ایران تعریف شده است:
1- زنا با محارم نسبی
محارم نَسَبی کسانی هستند که انسان به علت هم خونی با آن ها محرم است. برای نمونه خواهر،مادر، عمه و خاله برای مرد و برادر، پدر، دایی و عمو برای زن از محارم سببی محسوب می شوند. در نتیجه زنا با محارم به معنای آن است که مثلاً یک مرد با یکی از زن هایی که جزو محارم نَسَبی وی هستند و ازدواج کردن با آنان ممنوع (حرام) است، مرتکب این گناه شود
2- زنا به زور یا عنف
زنای به زور یا زنای به عنف، با زور و اجبار و تجاوز همراه است. مثلاً زنی به این عمل راضی نباشد و مرد با زور و ارعاب و تهدید با او نزدیکی کند. هرگاه کسی به زنی که راضی به همبستر شدن با او نباشد در حال بیهوشی، خواب یا مستی تجاوز کند رفتار او در حکم زنای به عنؾ است. در زنا از طریق اغفال و فریب دادن دختر نابالػ یا از طریق ربایش، تهدید و یا ترساندن زن اگر چه موجب تسلیم شدن او شود نیز حکم زنای به عنف جاری است.
جرم توهین و یا تهمت و افترا چیست؟
در ماده ۶۹۷ قانون مجازات اسلامی؛ مقنن دو نحوه اِعمال مجازات پیش بینی کرده است و دادرس دادگاه را مخیر کرده است که مرتکب را به یک ماه تا یک سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق محکوم کند. یا اینکه اگر شخصیت مرتکب به نحوی بود که باید درباره او مجازات مناسبی تعیین شود بر حسب مورد حبس تعزیری و یا شلاق تا ۷۴ ضربه را مورد حکم قرار دهد.
در افترا(تهمت زدن) به وسیله نشر اکاذیب، اعم از اینکه از طریق مزبور به نحوی از انحاء، ضرر مادی یا معنوی به غیر وارد شده باشد یا نه، مقنن علاوه بر اینکه اعاده حیثیت شخص مورد افترا(تهمت زدن) را در صورت امکان لازم دانسته، بلکه مرتکب را مستحق حبس تعزیری از ۲ ماه تا ۲ سال و یا شلاق تا ۷۴ ضربه شناخته است (ماده ۶۹۸ قانون مجازات اسلامی).
بیاناتی که مورد اعتراض قرار گرفته است، باید حامل یک اتهام افترا(تهمت زدن) باشد:
دادگاه معتقد است که جمله توهین آمیز، جمله ای است که موجب بدنامی یا بی اعتباری شود. یا عموماً از دیدگاه اعضای یک جامعه به این صورت جلوه کند و یا در غیر این صورت جمله ای باشد که نشان دهنده دشمنی، تحقیر، اهانت یا استهزا باشد و باعث آسیب رساندن به اعتبار شخص در محل کار و تجارت و حرفه او باشد.
این بدان معنی نیست که در هر جمله از شاکی نام برده شود، بلکه کافی است ثابت شود که جملات به کار برده شده، طبق استنباط یک شخص منطقی، به شاکی نسبت داده شده است. خواه متهم چنین مقصودی داشته باشد یا خیر.
برای پیگیری در دادگاه، جملات توهین آمیز باید به شخصی غیر از شاکی منتقل شده باشد. هر شخصی که این جملات توهین آمیز را به شخص دیگر بگوید، آن را انتشار داده است و مسئول این اتهام افترا(تهمت زدن)ی رسانه ای است.
فرض می کنیم که موضوع آسیب به اعتبار و آبروی یک فرد در مورد افترا(تهمت زدن)ی رسانه ای موجود باشد، شاکی باید با یک مدرک یا شاهد ثابت کند که به خاطر این گفته های افترا(تهمت زدن) آمیز منتشر شده متحمل خسارت و زیان شده است.
حتی اگرثابت شود که متهم به شخصی غیر از شاکی جملاتی توهین آمیز درباره او گفته است، متهم می تواند با یکی از روش های دفاعی متعدد قانونی و شناخته شده از این اتهام تبرئه شود؛ این روش ها عبارتند از:
یک اتهام افترا(تهمت زدن) تحت پیگیری قرار نمی گیرد، اگر ثابت شود که چنین موضوعی حقیقت دارد.
وقتی بتوان ثابت کرد که شاکی از انتشار افترا(تهمت زدن) یا جملاتی که به او نسبت داده شده رضایت دارد و یا اینکه این جملات به تحریک خود شاکی منتشر شده باشد لذا در این صورت متهم می تواند از اتهام افترا(تهمت زدن) تبرئه شود.
هنگامی که موضوع صداقت و جریان آزاد اطلاعات در مسائل مهم با مصلحت افراد برای حفظ آبرویشان در موازنه قرار می گیرد، جریان آزاد اطلاعات و صداقت بر حفظ آبروی فرد برتری دارد.
تفسیر منصفانه معمولا از روی رسانه ها یا سخنان افرادی که گفته هایشان در رسانه انعکاس می یابد استنباط می شود. افرادی که مسایل مربوط به منافع عمومی را از روی صداقت و بدون سوءنیت و به طور منصفانه تفسیر می کنند نسبت به افترا(تهمت زدن)ی رسانه ای مصونیت دارند حتی اگر تفسیر آن ها توهین آمیز باشد. اگرچه برای چنین مصونیتی فرد باید ثابت کند که گفته هایش به عنوان یک تفسیر بوده و این تفاسیر یک اظهار نظر صادقانه در مورد حقایق آشکاری است که وجود دارد.
شاکی: نام و نام خانوادگی شاکی، نام پدر، سن، شغل، میزان تحصیلات، وضعیت تأهل، تابعیت، مذهب، شماره شناسنامه، شماره ملی، نشانی دقیق و درصورت امکان نشانی پیام نگار (ایمیل)، شماره تلفن ثابت و همراه و کدپستی شاکی.
موضوع شکایت: تهمت و افترا(تهمت زدن)
تاریخ و محل وقوع جرم: ذکر این موارد از جهت تشخیص مرور زمان و نیز تعیین مرجع صالح به تحقیق و رسیدگی حائز اهمیت می باشد.
دلایل شکایت:
- حضور شخص شاکی یا وکیل وی
- اصل و فتوکپی از کارت ملی شاکی
- استشهادیه
- اسامی، مشخصات و نشانی شهود و مطلعان در صورت امکان
- دست نویس عادی
- سایر دلایل و مستندات
مشتکی عنه: مشخصات و نشانی مشتکی عنه یا مظنون در صورت امکان
به دلیل تغییر در سبک زندگی و شرایط محیط زیست، اخیراً در میان آشنایان دور و نزدیک خود میشنویم که شخصی به بیماری همچون سرطان، سکته قلبی و مغزی مبتلا شده است. واقعیت تلخی که در این شرایط با آن روبهرو میشویم این است که فرد علاوه بر اینکه باید روحیه خود را برای غلبه بر بیماری حفظ کند، باید با بحرانهای مالی مربوط به درمان یا گذران زندگی روزمره نیز دستوپنجه نرم کند. متأسفانه بالا بودن هزینههای پزشکی و دارویی شرایط معیشت را برای فرد بیمار و خانواده او بسیار سخت و طاقتفرسا میکند. بدتر از آن، زمانی است که سرپرست خانواده فوت میکند و افراد دیگر خانواده باید علاوه بر تحمل رنج از دست دادن عزیزشان به دنبال راهی برای تأمین معاش خود باشند. حداقل بخش مالی این مشکل میتوانست با دوراندیشی و پرداخت هزینهای بسیار کم حل شود. یکی از بهترین راههای موجود، خرید بیمه عمر است که میتواند از فشار این بحرانها بکاهد.
حتماً تاکنون نام بیمه عمر به گوشتان خورده است یا حتی با عناوین مختلفی مانند بیمه زندگی یا بیمه آتیه برخورد داشتهاید. بیمه عمر بهرغم مزایای فوقالعادهای که دارد در مقایسه با سایر بیمه ها، با استقبال کمتری مواجه شده است. برخلاف ایران، بیمه عمر سهم چشمگیری در بازار بیمه کشورهای پیشرفته دارد. در کشوری مانند ژاپن حدود 36% مردم تحت پوشش بیمه عمر هستند و طبق آمار رسمی در سال 2016 سرانه کشور آلمان حداقل یک بیمه عمر خریدهاند . یکی از علل نرخ نفوذ پایین بیمه عمر در ایران میتواند در دسترس نبودن اطلاعات شفاف و درست در اختیار مردم باشد که تاکنون این نیاز و رغبت را در آنها به وجود نیاورده است.
طرحهای مختلف بیمه عمر بهگونهای تعریف شدهاند که میتوانند پاسخگوی نیازهای قشر گستردهای از مردم با شرایط سنی، مالی و جسمانی متفاوت باشند. اگر در مورد مزایای آن مطالعه کردهاید و برای خودتان بیمه عمر تهیه کردهاید به خاطر تصمیم درستتان به شما تبریک میگوییم. اگر بیتوجه از کنار آن گذشتهاید به شما توصیه میکنیم این مقاله را تا انتها بخوانید تا بهصورت کاملاً واضح و شفاف در جریان جزئیات مزایا و پوششهای تکمیلی آن قرار بگیرید.
درصورتیکه به حوزه بیمه آشنا نیستید پیشنهاد میکنیم که حتماً قبل از ادامه متن، این بخش را بخوانید تا بتوانید مزایا و طرحهایی که در این مقاله به آن میپردازیم را به راحتی و درستی درک کنید.
بیمهگر: بیمهگر همان شرکت بیمه است که وارد قرارداد با متقاضی خرید بیمه میشود.
بیمهگزار: بیمهگزار شخصی است (حقیقی یا حقوقی) که اقدام به خرید بیمه میکند و پرداخت اقساط و حق بیمه بر عهده او خواهد بود.
بیمهشده: بیمهشده کسی است که در واقع مورد بیمه است. برای مثال درصورتیکه پدر خانواده برای فرزندش بیمه عمر خریداری کند، بیمهگزار پدر خواهد بود و بیمهشده فرزند. در بیمه عمر، بیمهشده تحت پوشش بیمه است نه بیمهگزار.
سرمایه عمر: سرمایهای است که در صورت فوت بیمهشده به ذینفعان او پرداخت میشود.
سرمایه حادثه: سرمایهای است که در صورت فوت بیمهشده بر اثر حادثه به ذینفعان او پرداخت میشود.
ذینفع: ذینفع کسی است که در صورت فوت بیمهشده، سرمایه بیمه عمر به او تعلق خواهد گرفت. برای مثال شخصی خودش را بیمه میکند. در این حالت بیمهگزار و بیمهشونده خود او خواهد بود. در صورتیکه در بیمهنامهاش همسرش را به عنوان ذینفع خود ذکر کند بعد از فوت او سرمایه بیمه عمرش به همسر او تعلق خواهد گرفت.
مدت قرارداد: مدتزمانی که بیمهگزار متعهد به پرداخت حق بیمه است و شرکت بیمه، بیمهشده را تحت پوششهای بیمه عمر قرار میدهد. در شرکتهای مختلف برای مدت قرارداد حداقلی وجود دارد که شما خود آن را انتخاب میکنید.
ضریب تشکیل سرمایه بیمه عمر: ضریبی است که بر حق بیمه ماهانه اعمال میشود و سرمایه عمر را تعیین میکند. شرکتهای مختلف ضرایب تشکیل سرمایه متفاوتی را ارائه میدهند. برای مثال حق بیمه ماهانه 20 هزار تومان است و ضریب تشکیل سرمایه 300. سرمایه عمر فرد 6 میلیون تومان خواهد بود.
درصد افزایش سالانه حق بیمه: برای خنثی کردن اثر تورم بر سرمایه ذخیره شده در بیمه عمر و حفظ ارزش آن، سالانه درصدی به حق بیمه پرداختی اضافه میشود. بسته به شرکت بیمه میتوانید ضرایب افزایش سالانه متفاوتی را انتخاب کنید.
در این حالت بیمهنامه برای مدت محدودی معتبر است و تنها درصورتیکه فرد در این بازه زمانی فوت کند شرکت بیمه سرمایه فوت او را به ذینفعانی که بیمهگزار تعیین میکند میدهد. درصورتیکه فرد زنده بماند شرکت بیمه هیچ مبلغی به او پرداخت نخواهد کرد.
در این نوع از بیمه عمر بعد از فوت فرد، سرمایه فوت به ذینفعان او میرسد. علاوه بر این پوششهایی نیز میتواند شامل فرد شود.
در این نوع بیمه اگر فرد در حالی فوت کند که وامهایش را بهطور کامل نپرداخته است، شرکت بیمه پرداخت باقی وامش را بر عهده خواهد گرفت و از ارث باقیمانده از او مبلغی کسر نخواهد شد و به این صورت خانواده فرد تحت فشار مالی نخواهند بود.
در این حالت فرد در واقع با پرداخت حق بیمههای ناچیز طی سالیان، سرمایهای را ذخیره میکند که در بسیاری از مواقع میتواند راهگشای مشکلاتش باشد. این نوع بیمه در واقع اصلیترین نوع بیمه عمر است و در این مطلب به آن خواهیم پرداخت. بیمه عمر و سرمایهگذاری در شرکتهای مختلف بیمه در قالب طرحهای مختلفی ارائه میشود و ممکن است با اسامی مختلفی معرفی شود. عنوانهایی مانند بیمه عمر و پسانداز، بیمه زنان خانهدار، بیمه تأمین آتیه، بیمه آتیه فرزندان و غیره که در واقع ماهیت آنها صرفنظر از تفاوت در جزئیات یکسان است.
عموماً بیمههای عمری که صادر میشوند، بیمه عمر و سرمایه گذاری هستند. در واقع مردم این دسته را بهعنوان بیمه عمر میشناسند. در این مقاله بهتفصیل در مورد این نوع بیمه صحبت خواهیم کرد.
برای اینکه درک درستی از مزایای بیمه عمر پیدا کنید ابتدا باید به حق بیمه عمر و نحوه محاسبه آن بپردازیم. قبلتر گفتیم که یکی از بزرگترین مزایای بیمه عمر این است که شما با هر شرایطی قادر به تهیه آن هستید. حداقل و حداکثر حق بیمه در شرکتهای مختلف ارائهدهنده بیمه عمر بر اساس سیاستهای شرکت، مقادیر مختلفی دارد. برای مثال حداقل حق بیمه ماهانه بیمه پاسارگاد 20 هزار تومان و حداکثر آن 334 هزار تومان است. در این مرحله باید به این موضوع توجه کنید که با توجه به شرایط مالی و اولویتهایتان چه مقدار از حق بیمه برایتان مناسب است.
البته باید به این موضوع توجه کنید که حق بیمه ماهانهای که میپردازید مستقیماً روی سرمایه عمر شما تأثیر میگذارد. سرمایه فوت در شرکتهای مختلف بهصورت ضریبی از حق بیمه ماهانه محاسبه میشود که همان ضریب تشکیل سرمایه بیمه عمر است. این ضریب نیز در شرکتهای مختلف، متفاوت است و شما میتوانید با توجه به شرایطتان ضریب دلخواه خود را انتخاب کنید. برای مثال ضریب 300 را در نظر بگیرید که البته معمولترین ضریب تشکیل سرمایه بیمه عمر نیز هست. اگر شما ماهانه مبلغ 100 هزار تومان بهعنوان حق بیمه عمر بپردازید سرمایه عمر شما 30 میلیون تومان خواهد بود. مبنای محاسبه سرمایه فوت، حق بیمه ماهانه است. شاید این مبلغ در ابتدا ناچیز به نظر برسد؛ اما باید توجه کرد که این 30 میلیون از اولین لحظه صدور بیمهنامه بهعنوان سرمایه فوت فرد وجود دارد.
از طرفی پارامتری به نام درصد افزایش سالانه حق بیمه وجود دارد که آن هم روی حق بیمه پرداختی تأثیرگذار است. این درصد در شرکتهای مختلف حداقل و حداکثر متفاوتی دارد. برای مثال در شرکت بیمه پارسیان این درصد بین 5 و 25 درصد است و بیمهگزار در انتخاب این درصد آزاد است. اگر بیمهگزارضریب افزایش حق بیمه را 10% انتخاب کند درصورتیکه در سال اول ماهانه مبلغ 50 هزار تومان بهعنوان حق بیمه بپردازد از سال دوم باید این مبلغ را به 55 هزار تومان در ماه افزایش دهد. از آنجاییکه سرمایه عمر ضریبی از حق بیمه ماهانه است با پرداخت حق بیمه بیشتر، در واقع سرمایه عمر خود را افزایش میدهد و ارزش آن را طی سالیان حفظ میکند .
حال که تا حدودی با مقدمات محاسبه حق بیمه آشنا شدید به انواع پوششهای بیمه عمر میپردازیم که هر یک از آنها به نحوی با حق بیمه ماهانه در ارتباط هستند.
بیمه عمر علاوه بر پوششهایی که ارائه میدهد و در بخشهای بعدی این مقاله به آنها خواهیم پرداخت، از لحاظ پسانداز و سرمایهگذاری نیز مزایای فوقالعادهای دارد. در ابتدا باید بدانید که حق بیمهای که میپردازید در واقع حکم پسانداز را برای شما خواهد داشت. به این صورت که بعد از کسر کارمزد نماینده بیمه، کارمزد بیمه مرکزی و هزینه صدور ، باقی مانده آن طی سالیان پسانداز میشود که البته این کسورات تا تعداد سال معینی (بسته به شرکت بیمه) وجود دارد. به این پسانداز در بیمه عمر "اندوخته" میگویند. از ابتدای شروع قرارداد سودهایی نیز تحت عنوان سود تضمینی و سود مشارکت منافع به سرمایه شما تعلق میگیرد. در ادامه به توضیح بازپرداخت سرمایهای که شما طی مدت قرارداد اندوختهاید میپردازیم اما برای درک بهتر اندوخته ابتدا در مورد سودهایی که به این سرمایه تعلق میگیرند صحبت میکنیم.
حداقل سودی که قطعاً از بیمه عمر دریافت میکنید، سود تضمینی نام دارد که میزان آن مصوب بیمه مرکزی است و در اغلب شرکتهای بیمه یکسان است. سود تضمینی معمولاً به این صورت است که در سالهای اول بیشتر است. سپس طی چند مرحله کاهش ناچیزی پیدا میکند و روی عدد مشخصی تا انتهای قرارداد ثابت میماند. طبق آییننامه 68-3 بیمه مرکزی در بیمههای عمر و سرمایهگذاری در دو سال اول 16% سود تضمینی به سرمایه اندوخته بیمهگزار تعلق میگیرد، 13% در دو سال دوم و سال پنجم و بعد از آن 10% علیالحساب.
شرکتهای بیمه با سرمایه اندوخته شده بیمهگزاران در پروژههای اقتصادی سودآور شرکت میکنند و سود حاصل از آن را با بیمهگزار قسمت میکنند.سهم بیمهگزار از سود مشارکت منافع طبق مصوبه بیمه مرکزی 85%است. در نهایت مجموع سود تضمینی و مشارکت منافع بهصورت یک درصد واحد اعلام میشود. برای مثال سود 22% که 16% آن مربوط به سود تضمینی و 6% آن مربوط به سود مشارکت منافع است.
پیشتر گفتیم که حق بیمهای که میپردازید پسانداز میشود و شما میتوانید بعد از گذشت چند ماه از مدت قراردادتان بسته به اساسنامه شرکت بیمه، اندوخته خود را بازخرید کنید و بیمهنامه را فسخ کنید. ارزش بازخرید در جدولهایی که شرکتهای بیمه ارائه میدهند بر اساس مدت گذشته شده از شروع قرارداد محاسبه شده است و به متقاضیان خرید بیمه ارائه میشود. در پایان قرارداد ارزش بازخرید بیمه نامه عمر که مجموع حق بیمههایی است که پرداختهاید بهعلاوه سودهایی که به آن تعلق گرفته است بسته به سیاستهای شرکت بیمه بهصورت یکجا یا در صورت تمایل شما بهصورت مستمری پرداخته خواهد شد که البته پرداخت مستمری نیز شروطی دارد که در شرکتهای مختلف تفاوت دارند.
ااگر به هر دلیلی به پول احتیاج داشتید و سرمایه خود را در بیمه عمر پسانداز کردهاید اصلاً نگران نباشید. بسته به سیاستهای شرکت بیمه بعد از گذشت مدت معینی مثلاً 6 ماه، یک سال و غیره میتوانید بدون هیچ تشریفاتی اعم از معرفی ضامن و ارائه وثیقه تا 90% ارزش بازخرید خود را وام بگیرید. برای مثال اگر ارزش بازخریدی شما تا آن لحظه 10 میلیون تومان باشد شما میتوانید تا 9 میلیون تومان وام دریافت کنید.
سود این وام مقدار ناچیزی مثلاً 3% است. شما باید برای بازپرداخت این وام 3% سود وام بهعلاوه 22% سود تضمینی شرکت بیمه، مجموعاً 25% سود بپردازید.
شاید این سؤال برایتان پیش آید که منطقیتر این است که پولتان را در بانک پسانداز کنید. در این حالت هم هر وقت بخواهید به همه سرمایه خود دسترسی دارید و هم لازم نیست برای بازپرداخت وامهایی که میگیرید سودهای بالایی بپردازید.
این سؤال پاسخی قانعکننده دارد. مزیت اصلی دریافت وام بیمه عمر نسبت به بانک این است نه تنها شما به 90% سرمایه خود دسترسی دارید بلکه تحت پوشش بیمه عمر خواهید بود و از تمام مزایای آن استفاده خواهید کرد. برای مثال اگر بیمهشده از بیمه عمر خود وامی دریافت کند و 90% سرمایه خود را از اندوخته خود خارج نماید و در همان روز اتفاقی برایش پیش آید که جزو خسارات تحت پوشش بیمه عمر باشد، شرکت بیمه تمام خسارت را مطابق بیمهنامه به او پرداخت خواهد کرد.
پوششهایی که در ادامه شرح خواهیم داد؛ اعم از فوت، فوت بر اثر حادثه، امراض خاص، ازکارافتادگی و غیره. هر کدام از این اتفاقها میتوانند زندگی شما را دگرگون کنند. اگر سرمایه خود را در بانک پسانداز کنید، از هیچ یک از پوششهای ذکر شده نمیتوانید استفاده کنید؛گرچه ممکن است سود بیشتری به سرمایه شما تعلق بگیرد.
از طرفی علت اینکه شما باید سود مشارکت و تضمینی را نیز علاوه بر سود وام به شرکت بیمه بپردازید کاملاً واضح است. شرکت بیمه در ازای حق بیمهای که شما میپردازید و سودی که به آن تعلق میگیرد سرمایه عمر شما را تعیین میکند. وقتی شما 90% سرمایه خود را از حساب اندوخته خود خارج میکنید میزان سودی که به سرمایه شما تعلق میگرفته است، کاهش مییابد. شما برای ثابت نگاه داشتن سرمایه عمر باید روند جدول بیمه عمر را طی کنید تا این برداشت از سرمایه جبران شود.
در بیمه عمر میتوان از قانون وراثت تبعیت نکرد و سرمایه اندوخته شده و سرمایه فوت را به هر نسبتی بین افراد مدنظر فرد بیمهشده تقسیم نمود. برای مثال اگر مرد یا زنی تمایل داشته باشند که سرمایه بیمه عمرشان از وراثت خارج شود (بین وارثان قانونی تقسیم نشود) و تنها به همسرشان برسد میتوانند این موضوع را در بیمهنامه مشخص کنند تا بعد از مرگشان طبق آن عمل شود.
یکی از مزایای بیمه عمر این است که سرمایه آن از هرگونه مالیاتی (مالیات بر ارث، مالیات بر درآمد،...) معاف است. در این حالت بعد از فوت شخص بیمهشده نه تنها سرمایه بین ذینفعانی که خود فرد انتخاب کرده است تقسیم میشود که هیچ مالیاتی نیز مشمول این سرمایه نمیشود. خرید بیمه عمر به این دلیل بهویژه برای افراد با تمکن مالی بالا پیشنهاد میشود.
بیمه عمر موارد متعددی را تحت پوشش قرار میدهد. البته همانطور که از عنوان "بیمه عمر" برمیآید اولین مسئله تحت پوشش بیمه عمر، فوت فرد است. اما فوت تنها پوشش بیمه عمر نیست. بیمه عمر خدمات متعددی ارائه میدهد که قابلیت سازگار شدن با شرایط افراد مختلف را دارد. چه آنهایی که از لحاظ مالی تمکن دارند چه آنهایی که در مضیقه هستند، چه افراد مسن و چه کودکان، چه آنهایی که بیمار هستند و چه کسانی که سلامتاند. در ادامه بهتفصیل در مورد هر یک از این پوششها توضیح خواهیم داد.
پیشتر اشاره کردیم که اولین خطری که در بیمه عمر تحت پوشش قرار میگیرد، فوت است. بدین معنا که در صورت فوت بیمهشده، سرمایهای به ذینفعان او میرسد. درست از لحظه صدور بیمهنامه فرد بیمهشده تحت این پوشش قرار خواهد گرفت.
گفتیم که سرمایه عمر بسته به شرکت بیمه بر اساس حق بیمه ماهانه یا سالانه محاسبه میشود. شما میتوانید با انتخاب ضریب تشکیل سرمایه بیشتر سرمایه عمر خود را افزایش دهید. طبعاً با بالا بردن این ضریب، باید حق بیمه بیشتری نیز بپردازید. البته در بعضی از مواقع شرکت بیمه ممکن است با توجه به بالا بودن ریسک فوت فرد با حداکثر درصد افزایش سالانه سرمایه عمر موافقت نکنند. مثلاً اگر فرد بیماری خاص یا شرایط زندگی پرخطری داشته باشد.
سرمایه عمر سالانه افزایش مییابد تا به سقف مشخصی برسد و بعد از آن ثابت میماند. سقف سرمایه عمر در شرکتهای مختلف متفاوت است. ممکن است طی سالیان با بالا رفتن تورم سقف بیمه فوت نیز افزایش یابد.
ابتدا تعریف دقیقی از حادثه داشته باشیم. حادثه یعنی واقعه ناگهانی شدید که مستقیماً بر اثر یک نیروی خارجی و بدون اراده بیمه شده سبب جراحت یا آسیب بدنی (به تشخیص پزشک) شود. شروط ضروی عبارتند از: موجب صدمه بدنی شود. ناگهانی باشد. ناشی از بیماری نباشد. وقوع حادثه نباید از عمل عمدی و ارادی بیمه شده ناشی شود. باید بین حادثه ناگهانی و ضایعه جسمی که برای بیمه شده روی داده است، رابطه علت و معلولی وجود داشته باشد. ترس و وحشت، صدمه محسوب نمیشود و صدمات عصبی تنها اگر بر اثر آسیب های عضوی به وجود آیند، مشمول بیمه میشوند. یکی دیگر از پوششهای بیمه عمر، سرمایه فوت بر اثر حادثه است. با دریافت این پوشش اگر علت فوت بیمهشده، حادثهای باشد که عمدی در آن نبوده است، شرکت بیمه هزینهای مضاف بر سرمایه عمر بیمهشده را به ذینفعان او پرداخت خواهد کرد. در این حالت نیز ضریبی وجود دارد و با انتخاب عدد بزرگتر شما باید هزینه بیشتری بپردازید اما سرمایه فوت بر اثر حادثه بهتناسب آن ضریب افزایش مییابد. برای مثال اگر این ضریب بین صفر تا 3 باشد و شما ضریب 3 را انتخاب کنید، سرمایه فوت بر اثر حادثه سه برابر سرمایه عمرتان خواهد بود.
مثال:
حق بیمه ماهانه = 100 هزار تومان
ضریب تشکیل سرمایه = 300
ضریب سرمایه خطر حادثه = 3
سرمایه عمر (سرمایه فوت به هر علت) = 100،000*300 = 30 میلیون تومان
سرمایه فوت بر اثر حادثه = 3 * 30،000،000 = 90 میلیون تومان
توجه داشته باشید خودکشی در دسته فوت بر اثر حادثه قرار نمیگیرد. برای خودکشی سرمایه عمر (فوت به هر علت) پرداخته میشود. البته آن هم دوره انتظار دارد. برای مثال ممکن است شرکتی تعیین کند که اگر خودکشی دو سال بعد از شروع قرارداد اتفاق افتاد سرمایه عمر به آن تعلق میگیرد و قبل از دو سال هیچ هزینهای پرداخته نمیشود.
یکی دیگر از خطراتی که زندگی انسان را دگرگون میکند نقص عضو و هر اتفاقی است که امکان ادامه شغل و درآمدزایی را از بیمهشده بگیرد. بیمه عمر برای ازکارافتادگی نیز چارهای اندیشیده است. در میان پوششهای بیمه عمر این پوشش نسبتاً گرانتر است اما شرایط و مزایای فوقالعادهای نیز دارد.
نقص عضو به معنای ازکارافتادگی دائمی یکی از اعضای بدن است. برای سرمایه این مورد نیز شما میتوانید در ابتدای کار ضریب نقض عضو مدنظرتان را انتخاب کنید. هر شرکت ضرایب مشخصی را ارائه میدهد. برای مثال اگر ضریب 3 را انتخاب کنید بدین معناست که در صورت بروز چنین خسارتی، 3 برابر سرمایه عمر به شما پرداخته خواهد شد.
ازکارافتادگی به معنای اتفاقی است که فرد دیگر قادر به ادامه شغل خود نباشد. برای مثال کسی که گوینده است اگر مشکل اساسی حنجره پیدا کند ازکارافتاده محسوب میشود. البته ازکارافتادگی دوره انتظار دارد. یعنی اگر اتفاقی برای بیمهگزار بیافتد که قادر به ادامه شغلش نباشد شرکت بیمه برای تائید ازکارافتادگیاش برای مثال 5 ماه صبر میکند تا نسبت به دائمی بودن آن مطمئن شود.
در مورد ازکارافتادگی نیز به این صورت است که شرکت بیمه درصد مشخصی از سرمایه عمر را بهعنوان غرامت میپردازد. این غرامت، سقف معینی دارد که آن نیز در اساسنامه شرکت بیمه ذکر شده است.
ددر شرایطی ممکن است شرکتهای خاص امکانات دیگری نیز برای بیمهگزار ایجاد کنند. برای مثال ممکن است پوششی در نظر بگیرند که حق بیمه فرد را بعد ازکارافتادگی تا پایان زمان قرارداد از او نگیرند ولی همچنان فرد را تحت پوششهای بیمه عمر (سرمایه عمر، فوت ناشی از حادثه، امراض خاص،...) نگه دارند و در انتهای قرارداد سرمایه اندوخته شده را بهصورت کامل به او بپردازند.
همانطور که میبینید این پوشش در شرایط سخت و طاقتفرسای ازکارافتادگی، شرایط نسبتاً مناسبی برای بیمهگزار ایجاد میکند. لذا خرید این پوشش حتی اگر لازم باشد هزینه بیشتری پرداخته شود پیشنهاد میشود.
5 نوع بیماری تحت پوشش بیمه عمر قرار میگیرند. این بیماریها شامل سکته مغزی، سکته قلبی، سرطان، عمل قلب باز، پیوند اعضای اصلی (ریه، کبد، کلیه، مغز استخوان، قلب) هستند. پوشش این بیماریها بدین معناست که در صورت ابتلای بیمهشده به هر یک از این بیماریها بعد از شروع قرارداد بیمه عمر، شرکت بیمه درصدی از سرمایه عمر را بهصورت کمکهزینه درمان به بیمهشده میپردازد. برای مثال بیمه پاسارگاد حداکثر تا 30% سرمایه عمر را برای این پوشش تقبل میکند. در بسیاری از شرکتهای بیمه بیماری سرطان بهصورت جدا و تحت شرایط متفاوتی بررسی میشود.
دقت داشته باشید که شرکت بیمه درصورتیکه متوجه شود بیمهشده قبل از شروع قرارداد بیمه مبتلا به بیماری بوده است و این موضوع را اعلام نکرده است میتواند هیچ هزینهای بابت این پوشش نپردازد و بیمهنامه را فسخ کند.
قبل از خرید بیمهنامه حتماً اساسنامه شرکت بیمه مربوط را بهدقت مطالعه کنید. برای مثال در بسیاری از مواقع فرد با دیدن پوشش عمل قلب بیمهنامه را خریداری کرده است و در حین بروز بیماری روی سرمایه امراض خاص بیمه عمرش حساب کرده است. اما در واقع در اساسنامه بیمه عمر نوشته شده بود که عمل قلب بیشتر از دو رگ را پوشش میدهد و شرکت بیمه هیچ هزینهای را تقبل نکرده است.
اکثر شرکتها برای پوشش امراض خاص دوره انتظار دارند. به این معنا که برای مثال اگر طی سه ماه ابتدای اعتبار بیمهنامه، بیمهشده متوجه این موضوع شود که سرطان دارد شرکت بیمه هیچ هزینهای را تقبل نمیکند.
مورد دیگری که باید به آن توجه داشت این است که اغلب شرکتهای بیمه تنها یکبار هزینه درمان بیماریهای مذکور را متقبل میشوند. بعضی از شرکتها نیز خسارت ناشی از تمامی بیماریها را بهصورت جداگانه میپردازند.
قبلتر هم گفتیم که زمانی که یکی از اعضای خانواده دچار یکی از امراض خاص میشود جدا از صرف انرژی برای مبارزه با بیماری باید دغدغه مشکلات مالی را نیز داشته باشد. امراض خاص در دستهبندی بیمه عمر شامل پنج بیماری سکته مغزی، سکته قلبی، عمل قلب باز، پیوند اعضا و انواع سرطان میباشند.
در این حالت بسته به میزان حق بیمه پرداختی و تعداد سالهای سابقه بیمه، شرکت بیمه هزینهای را بابت درمان این بیماریها به بیمهشده میپردازد. این هزینه از سال اول بهاندازه درصدی از بیمه عمر و تا سقف مشخصی است که در شرکتهای مختلف این درصد و سقف میتوانند متفاوت باشند.
شرکت بیمه پاسارگاد را در نظر بگیرید. سرمایه امراض خاص در سال اول 30% سرمایه عمر و حداکثر 40 میلیون تومان میباشد. برای درک بهتر، به مثال زیر توجه کنید:
حق بیمه ماهانه = 100 هزار تومان
سرمایه عمر: 100،000*300=30،000،000
سرمایه بیماری صعبالعلاج: 30 میلیون تومان* 30%= 9 میلیون تومان
حداکثر سقف سرمایه بیماری صعبالعلاج: 25 میلیون تومان
در مورد این پوشش باید به مسائل ریز اما بسیار مهمی توجه داشت که در ادامه به آنها میپردازیم:
تمامی شرکتهای بیمه در قرارداد خود تمامی موارد فوقالذکر را بهعنوان موارد پوشش امراض خاص آوردهاند؛ اما برخی از آنها در مدت اعتبار قرارداد بیمه تنها یکبار پرداخت سرمایه این بیماریها را عهدهدار میشوند. به این صورت که اگر فرد بیمهشده در مدت اعتبار بیمهنامه یکبار دچار سکته مغزی و یکبار دچار سکته قلبی شود شرکت بیمه مذکور تنها یکی از خسارات را پوشش میدهد. درصورتیکه در برخی دیگر از شرکتهای بیمه هر یک از امراض خاص یکبار بهصورت جداگانه تحت پوشش قرار میگیرند و محدودیتی وجود ندارد.
در بعضی از شرکتهای بیمه، شرایط خاصی برای هر یک از امراض خاص وجود دارد. برای مثال بعضی از شرکتها هزینه عمل قلب باز را در صورتی میپردازند که بالای دو رگ بسته شده باشد. بسیاری از بیمهگزاران بدون اطلاع از این بند بیمهنامه هزینه عمل را از شرکت بیمه مطالبه میکنند و شرکت بیمه با استناد به این بند مبلغی به آنها نمیپردازد. لذا حتماً قبل از خرید بیمه عمر، شرایط آن را بهدقت مطالعه کنید.
در مورد بیماری سرطان نیز شروطی وجود دارد. اول اینکه توجه داشته باشید بیماری سرطان در بیمه عمر مدت انتظار دارد. بدین معنا که اگر فرد در دوره مشخصی بعد از شروع اعتبار بیمهنامه متوجه شود به این بیماری مبتلا شده است نه تنها سرمایه امراض خاص به او تعلق نمیگیرد که حتی ممکن است قرارداد بیمه عمرش فسخ شود. این مدت انتظار در شرکتهای مختلف متفاوت است و ممکن است سه ماه، شش ماه و حتی بیشتر باشد. درصورتیکه فرد از بیماری سرطان خود مطلع باشد و این مسئله را عمداً در فرم پیشنهاد اولیه بیمه عمر مطرح نکند شرکت بیمه میتواند قرارداد بیمه را فسخ کند و هیچ هزینهای به او نپردازد.
شرکتهای بیمه افرادی را که دچار یکی از امراض خاص شده باشند ممکن است تحت شرایط خاصی بیمه کنند. برای مثال شرکتهای بیمه افراد مبتلا به سرطان را بیمه نمیکنند و یا مانند بیمه پاسارگاد بیمه میکنند اما تنها پوشش سرمایه فوت بر اثر حادثه را ارائه میدهند بدین معنا که فقط درصورتیکه بیمهشده در اثر حادثه فوت کند، هزینه مربوط را به ذینفعان او میپردازند و در قبال پوششهای دیگر هیچ تعهدی ندارند.
شاید برایتان جالب باشد که بیمه عمر هزینه پزشکی جراحات ناشی از حادثه را نیز به شما میپردازد. در این مورد خاص برخلاف هزینه درمان امراض خاص شما برای دریافت غرامت باید فاکتورهای رسمی از مراکز درمانی معتبر به شرکت بیمه ارائه دهید. در مورد امراض خاص ارائه فاکتور الزامی نیست. هزینه پرداخته شده نیز مانند موارد دیگر پوشش بهصورت درصدی از سرمایه عمر و تا سقفی معین محاسبه میشود. برای مثال شرکت بیمهای 5/2 درصد سرمایه عمر بیمهشده و تا سقف 5 میلیون را در ازای هزینه پزشکی حادثه به بیمهشده میپردازد.
تفاوت دیگر این پوشش با امراض خاص این است که امراض خاص تنها یکبار در طول بیمه پوشش داده میشوند درصورتیکه پوشش هزینه پزشکی حادثه هرسال یکبار قابل استفاده است و هرسال به همان اندازه شارژ میشود.
لازم است بدانید که سرمایه فوت بر اثر حادثه و هزینه درمان خسارات ناشی از ورزشها و رفتارهای پرخطر مانند غواصی، بانجی جامپینگ، پاراشوت و غیره به بیمهشده پرداخته نمیشود. مواردی که تحت پوشش بیمه عمر قرار نمیگیرند در شرکتهای مختلف، متفاوت هستند.
مواردی که بالاتر ذکر کردیم پوششهای اصلی شرکتهای بیمه برای بیمه عمر هستند. اما باید به این نکته توجه کنید که شرکتهای بیمه طرحهای متنوعی ارائه میدهند. برای مثال بعضی از شرکتهای بیمه در بیمه عمر خود پوشش آتشسوزی منزل، هزینه عمل جراحی، بیمه آخرین سال حیات و موارد دیگری را هم دارند.
در مورد مدت قرارداد و حداکثر سن بیمهگزار نیز در شرکتهای مختلف شرایط متفاوتی وجود دارد. در برخی از شرکتها حداکثر مدت قرارداد 30 سال است و در برخی بیشتر. بعضی از شرکتها افراد زیر 70 سال را بیمه عمر میکنند و بعضی سنین کمتر را تحت پوشش قرار میدهند.
از طرفی نام بیمه عمر در شرکتهای مختلف بر اساس نوع و شرایط طرحی که ارائه میدهند ممکن است متفاوت باشد، برای مثال بیمه عمر و سرمایه گذاری، بیمه عمر و تأمین آتیه، بیمه عمر و پسانداز و غیره. اما چهارچوب کلی تمامی این طرحها این 5 موردی است که به آنها پرداختیم؛ گرچه اساسنامه آنها در جزئیات میتواند بسیار متفاوت باشد. توصیه میکنیم که حتماً قبل از خرید بیمه عمر تمام جزئیات را مطالعه و بررسی کنید.
بعد از توضیحاتی که در مورد لزوم خرید بیمه عمر دادیم به نحوه خرید بیمه عمر و نکاتی که باید به آن توجه کنید میپردازیم.
اولین قدم در خرید بیمه عمر این است که اولویتهای خود را مشخص کنید. ممکن است برای افرادی میزان سرمایه عمر مهم باشد، برای برخی معافیت مالیاتی مهم باشد و برای افراد دیگر سرمایه ازکارافتادگی. لذا بعد از توضیحاتی که به شما ارائه کردیم بهصورت نسبی و با در نظر گرفتن شرایط زندگی خود میتوانید مزایای بیمه عمر را اولویتبندی کنید.
پیشتر به این مسئله اشاره کردیم که شرکتهای بیمه، بیمه عمر را تحت شرایط متفاوتی ارائه میدهند. لذا پیشنهاد میشود قبل از خرید بیمه عمر حتماً شرایط شرکتهای مختلف را مقایسه کنید و مناسبترین گزینه را انتخاب کنید. مقایسه آنلاین شرایط بیمه عمر از طریق سامانه بیمیتو مانند آنچه برای بیمه آتش سوزی، بیمه بدنه، بیمه مسیولیت پزشکان، بیمه شخص ثالث و بیمه مسافرتی انجام شده است امکانپذیر میباشد.
هر آنچه که برای پر کردن فرم اولیه بیمه عمر به آن نیاز دارید در این مقاله توضیح داده شده است. فرم بیمه عمر را با دقت و با کمال صداقت پر کنید. درصورتیکه اطلاعات شخصی خود اعم از وضعیت سلامت، مشخصات ظاهری و غیره را بهاشتباه در فرم بیمه عمر وارد کنید شرکت بیمه میتواند بیمهنامه را هر زمانی که متوجه این اشتباهات شد فسخ کند و هیچ هزینهای بابت آن نپردازد.
عد از بررسیهای انجامشده حق بیمه اولیه را میپردازید و بیمهنامه برای شما صادر میشود و به امضای طرفین (شرکت بیمه و شما) میرسد. از همان ابتدا تحت تمامی پوششهای بیمه عمر خواهید بود. شما همچنین میتوانید در ابتدای کار مبلغ بیشتری را سرمایهگذاری کنید. برای مثال میتوانید در ابتدا 5 میلیون تومان را در بیمه عمر خود سرمایهگذاری کنید و حق بیمههای خود را نیز بهصورت ماهانه یا سالانه پرداخت کنید. در این حالت ارزش بازخرید شما زودتر به سوددهی میرسد.
حق بیمه به روشهای مختلفی اعم از پرداخت آنلاین در درگاههای اینترنتی شرکت بیمه، پرداخت از طریق عابر بانک، بانک، تلفن همراه قابل انجام است. در صورت دیرکرد حق بیمه به تعداد چند ماه که بستگی به شرکت بیمه طرف قرارداد شما دارد، شرکت بیمه میتواند بیمه عمر شما را فسخ کند یا در صورت بروز خسارت از پرداخت هزینههای مربوط امتناع ورزد.
مطمئنا در دنیای پرتلاطم امروزی، یکی از موضوعاتی که می تواند جوامع بشری را از اختلافات شخصی و جمعی در امان بدارد، «آشنایی با حقوق متقابل افراد با یکدیگر و قانون» است که مهمترین اثر این آشنایی و آگاهی را می توان در پیشگیری از وقوع بسیاری از مشکلات حقوقی دانست؛ بنابراین، امروز تلاش داریم تا موضوع «تنصیف اموال زوجین» را بررسی کنیم..
برای تبیین دارایی لازم است که به تعریف مختصری از دو موضوع بپردازیم.
الف)اجرت المثل:
اجرت المثل در ازدواج همان مقدار پولی است که زن در قبال کارهای متعددی که در خانه انجام میدهد اعم از :{ شستن ظروف – پخت و پز – نگهداری و شیر دادن به فرزند و...} دریافت میکند.
عموما این حق برای تمامی زنان وجود دارد و تنها در صورتی به او تعلق نمیگیرد که ثابت شود که آنان این کارها را به طور مجانی و بدون انتظار دریافت اجرت (به صورت تَبرُعی)، انجام دادهاند.
هرگاه این موضوع در دادگاه ثابت شود، زن مستحق دریافت اجرت المثل نیست. لازم به ذکر است که بعضا قضات با این استدلال که طبق عرف موجود در کشور، انجام کارهای خانه توسط زنان به صورت تبرعی انجام میشود، حکم به پرداخت اجرت المثل نمیدهند.
ب)شرط تنصیف دارایی:
حق تنصیف دارایی ؛ شرط انتقال نصف دارایی شوهر به زوجه می باشد.زمانی که دو نفر به ازدواج یکدیگر در می آیند ؛سند ازدواجی وجود دارد که زن و شوهر صفحات متعدد آن را بدون خواندن و بدون داشتن اطلاعات کافی امضا میکنند و از آن میگذرند.
زن و شوهر با امضا کردن زیر این شرط ؛ توافق میکنند که خانم در اموالی که شوهرش در طی زندگی زناشویی به دست می اورد ؛ سهیم باشد و تا نصف اموال به زوجه برسد.البته قابل گفتن است که این تنصیف دارایی از نصف بیشتر تجاوز نمی کند و حتی کمتر از نصف هم می تواند باشد.مثلا ربع یا خمس اموال.
قابل ذکر است که این حق تنصیف زمانی به زوجه تعلق میگیرد که هم درخواست طلاق از طرف زوجه نباشد و هم طلاق ؛ ناشی از تخلف زن از وظایف همسری و یا سوء اخلاق و رفتار وی نباشد.
شرایط تحقق شرط تنصیف دارایی:
۱-طلاق واقع شود:
برای تنصیف دارایی باید حتما واقعه ی طلاق به وجود بیاید و چنانچه درخواست طلاق از سمت زوجه باشد این عمل به وقوع نمی پیوندد.
۲- طلاق مستند به تخلف زن از وظایف زناشویی یا سوءاخلاق و رفتار وی نباشد:
اگر زوجه مشکلات اخلاقی یا سوء رفتار داشته باشد و یا در زندگی نسبت به وظایف خود کم اهمیت باشد و یا مرتکب خطایی شده باشد حق تنصیف به وی تعلق نمیگیرد.
۳- ملاک تا نصف اموال یا معادل آن می باشد:
در این شرط سقف تنصیف تا ۵۰ درصد اموال می باشد و کمتر که این را دادگاه مشخص میکند که چه میزان به زوجه برسد.
۴- دارایی حاصل زندگی زناشویی با زوجه باشد:
به این معنا که حتما اموال باید در طی زندگی مشترک به دست اورده شده باشد نه اموالی که از پیش وجود داشته است.
۵- دارایی در حین طلاق موجود باشد:
این بحث شامل اموالی میشود که موجود هستند و تلف شده و مفقود شده نباشد.